اگر خاطرتان باشد، در همین صفحه گفتیم حرم مطهر و اطراف آن، دستکم از حدود یک قرن پس از شهادت امام رضا(ع)، کانون علمآموزی و حضور علمای اسلام بودهاست.
در طول این تاریخ طولانی، نام برخی از علمای مجاور حرم رضوی، بیش از بقیه ماندگار شده و شهرت یافته و این مسئله، صرف نظر از جایگاه علمی، ناشی از اقدامات سیاسی، اجتماعی و گاه، تألیفات خاصی است که از این دانشمندان بنام باقی مانده است. ملاهاشم خراسانی یکی از فضلایی است که علاوه بر اشتهار در فقاهت، در تاریخنگاری نیز از برجستهترین نویسندگان تاریخ معاصر محسوب میشود.
لابد با شنیدن نام ملاهاشم، به یاد مسجدی به همین نام در خیابان خسروی (اندرزگو) و در نزدیکی حرم مطهر میافتید؛ مسجدی ساخته حاجنایب علیاکبرخان که در دوره قاجار ساخته شد و به مسجد «نایب» معروف بود. اما بعدها به دلیل اقامه نماز توسط ملاهاشم خراسانی در آن، به مسجد ملاهاشم هم شهرت یافت؛ البته برخی از کارشناسان معتقدند در این اظهار نظر، باید جانب احتیاط را نگه داشت و میان ملاهاشم مسجد نایب و ملاهاشم فقیه و مورخ فرق گذاشت. در رواق امروز میخواهیم درباره این عالم مدفون در حرم رضوی بیشتر صحبت کنیم و دلیل شهرتش را بدانیم.
فقیه مورخ و اهل سفر
حاج ملامحمدهاشم در سال ۱۲۴۵ خورشیدی، در مشهد به دنیا آمد. پدرش ملامحمدعلی، افزون بر داشتن کسوت روحانیت، به مدت ۷۰ سال افتخار خادمی در حرم مطهر را داشت؛ او فراش بود. ملاهاشم خراسانی مقدمات را در مشهد فرا گرفت و سپس، راهی عتبات شد و در آنجا از محضر درس علمای نامداری همچون آخوند خراسانی بهرهمند گردید.
او پس از بازگشت به مشهد، به دلیل دانش و اخلاقی که داشت، به سرعت مورد توجه مردم زادگاهش قرار گرفت و منزل او در بالاخیابان، کوچه شیخ محمدتقی بجنوردی، یکی از بیوت پر رفت و آمد علما در مشهد مقدس بود.
ملاهاشم در علم حدیث، تبحر فراوانی داشت و صاحب تألیفات متعددی در این زمینه بود که هنوز هم در حوزههای علمیه و میان پژوهشگران، مراجعان بسیاری دارد.
او بسیار اهل سفر بود. مرحوم محمدعلی معلم حبیبآبادی، در حاشیهای که بر کتاب «منتخبالتواریخ» نوشتهاست، از سفر ملاهاشم به مکه در سالهای ۱۲۷۱، ۱۲۸۰ و ۱۲۸۳ برای انجام فریضه حج واجب گزارش میدهد و نقل میکند افزون بر زیارت کربلا و نجف، ضمن این سفرهای زیارتی، ملاهاشم بعد از بازگشت به مشهد و اتمام تحصیلات، سه بار هم به صورت مستقل، به عتبات مشرف شد.
او به اطراف و اکناف خراسان بزرگ هم، سفرهایی داشت که گزارش برخی از آنها در کتابهایش انعکاس یافته است.
ملاهاشم در این سفرها، به مسئله تاریخ و سرگذشت پیشینیان نیز، توجه خاصی داشت و این مسئله نشان میدهد او، از همان دوران جوانی، به علم تاریخ، توجه و علاقهای ویژه داشتهاست و در این زمینه به تحقیق میپرداخته. ملاهاشم در دوران حیاتش، عالمی شناخته شده و مورد اعتماد در مشهد بود.
ساعتی بعد از طلوع آفتاب، در مسجد گوهرشاد مینشست و به مسئلهگویی میپرداخت و این کار را به مدت دو ساعت ادامه میداد. در این جلسات، افزون بر طلاب، مردم عادی هم شرکت میکردند، چون ملاهاشم علاوه بر قرائت متن عربی روایات یا کتابهای فقهی، آنها را عیناً به فارسی ترجمه میکرد و به شرح و توضیح محتوایشان میپرداخت و از طرفی، بیانش آنقدر ساده بود که حتی کمسوادترین افراد نیز قادر بودند از سخنانش استفاده کنند و بر آموختههایشان بیفزایند.
تاریخنگاری تحلیلگر
اما برویم سراغ دلیل شهرت ملاهاشم خراسانی، پس از وفاتش؛ همانطور که گفتیم، او در علم حدیث، تبحر و مهارت خاصی داشت و فقیهی زبردست بود. رسالههای «ربائیه» و «رضاعیه» او در دو مبحث «رضاع» و «ربا»، شهرت فراوانی دارد، اما نه به اندازه کتاب «منتخبالتواریخ» که یکی از ارزندهترین منابع تاریخ معاصر ایران محسوب میشود. موضوع این کتاب، در اصل، بررسی تاریخ زندگی چهارده معصوم علیهمالسلام است؛ اما در متن آن، یادداشتهای بسیار ارزشمندی درباره برخی از رویدادهای تاریخ معاصر شهر مشهد وجود دارد؛ رویدادهایی که عموماً در فصل مربوط به تاریخ زندگانی امام رضا(ع) ثبت شدهاست.
ملاهاشم خراسانی یکی از شاهدان عینی واقعه به توپ بستن حرم رضوی به دست نیروهای روسیه تزاری بود؛ این واقعه در نوروز سال ۱۲۹۱ رخ داد؛ زمانی که ملاهاشم، مردی ۴۶ ساله بود، عالمی شناخته شده محسوب میشد و با محافل اهل علم مشهد، رفت و آمد داشت. به همین دلیل، وی جزئیاتی از گفتوگوهای علما با یکدیگر و با صاحبمنصبان آن زمان شهر را در «منتخبالتواریخ» آوردهاست. نکته بسیار مهمی که درباره گزارش ملاهشم وجود دارد، این است که وی برخلاف سنت تاریخنگاری گذشتگانش، به نقل رویدادها بسنده نمیکند و تحلیل و موضع خود را نسبت به اتفاقات، در اختیار خواننده قرار میدهد؛ این مسئله باعث میشود که ما، گزارش وی از واقعه به توپ بستن حرم رضوی را، یک گزارش تاریخیِ در تراز و معیار گزارشهای حرفهای امروزی بدانیم. حاج ملاهاشم خراسانی، در ۲۶ اسفندماه سال ۱۳۱۲ دارفانی را وداع گفت. پیکرش پس از تشییعی باشکوه، در دارالحفاظ حرم رضوی به خاک سپرده شد.
نظر شما